شهادت «چمران» مشکوک نیست؟
خاطرات سرهنگ «سید محمدعلی شریفالنسب»با شهيد چمران
در روزهای ابتدایی جنگ فرماندهان ارتشی نمیتوانستند دستور دهند؛ چراکه برخی میگفتند که اینها با دشمن همکاری میکنند؛ اما حضور سرشار از رحمت «چمران» موجب شد تا ضمن تشکیل ستاد جنگهای نامنظم در خوزستان، فرماندهان را جمع کرده و نسبت به ارتش اعتمادسازی کند؛ در واقع کمکم با حضور حضرت آیتالله «خامنهای» و «چمران»، ارتشیها قدرت گرفتند و نسبت به آنها اعتمادسازی شد. بر همین اساس ارتشیها گفتند که ما آمدهایم جان خود را فدا کنیم و دشمن در حدی نیست که ما نگران آن باشیم؛ اما از پشت سر خود نگران بودیم و حالا که آقای «چمران» پشت سر ما هستند، نگرانی نداریم؛ در واقع ارتش در شروع جنگ توسط «چمران» بازسازی شد.
«جلال طالبانی» اولین نفری بود که از شهادت «چمران» خبر داشت و هنوز بیت امام خمینی (ره) هم بیخبر بود.
صحبتهایی درباره این شده بود که میگفتند شهادت «چمران» مشکوک است؛ اما من به این موضوع اعتقاد ندارم؛ چراکه خط دفاعی چمران همیشه در حدود ۲۰۰ متری دشمن بود و حتی با خمپاره سبک وی را به شهادت رسانده بودند که این نشان میدهد با دشمن فاصله بسیار کمی داشته است و این هم به دلیل شجاعت «چمران» و رزمندگانش بود.
«چمران» یک شخصیتی بسیار صمیمی، دوست داشتنی و جذاب داشت؛ آنموقع بحث جاذبه و دافعه افراد بسیار مطرح میشد و همه میگفتند که آنقدر جاذبه «چمران» زیاد است که در جنگ همه گروهها را زیر چتر حمایتی خود جمع کرده است.
«چمران» مرد خدا بود و فقط به هدف خود فکر میکرد و اینکه فردا بخواهد رییس جمهور، نماینده مجلس و… شود و قدرتی پیدا کند، اصلاً چنین اهدافی نداشت و در یک کلام یک پارچه اخلاص بود و واژهها در بیان شخصیت وی ناتوان هستند.
.mashreghnews.ir